فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز ، نایت اسکین


گفت و گوی اشپیگل با روزنامه نگار کانادایی - شوتبال!
شوتبال!

در حالی که این روزها تمام توجه فوتبال جهان به مساله تبانی در رقابت های مختلف معطوف شده است، "دکلان هیل" روزنامه نگار کانادایی پس از سه سال تحقیق از تبانی در جام جهانی 2006 آلمان خبر می دهد.

"هیل" کانادایی که همه از او به عنوان یک روزنامه نگار ماجراجو یاد می کنند و تاکنون جوایز متعددی را به خاطر همین حس ماجراجویانه از آن خود کرده است در گفت و گویی جنجالی با مجله آلمانی "اشپیگل" به رونمایی از تمامی مسائل مربوط به تبانی و شرط بندی ها در فوتبال امروز پرداخته است. این گفت و گو منجر به شکایت فدراسیون فوتبال غنا از هیل و مجله آلمانی شده است.

متن این گفت و گو در زیر می آید:

*اشپیگل: شما سه سال مشغول تحقیق در مورد شرط بندی های بین المللی مافیا بوده اید. آیا این مساله شما را از لذت فوتبال محروم ساخته است؟

- من به فوتبال همچون یک عاشق به معشوقه اش عشق می ورزم اما حالا از همان لحظه ای که یک مسابقه فوتبال آغاز می شود از خودم می پرسم که آیا مساله مشکوکی در میان است؟ بی شک هیچ آمار دقیقی در مورد انجام شرط بندی در فوتبال وجود ندارد اما جای تعجب دارد کسانی که خود در دنیای شرط بندی دست دارند چگونه غالباً در مورد بازی های فوتبال نه تنها در آسیا و اروپای شرقی بلکه در لیگ های معتبری همچون آلمان و سایر رقابت های قهرمانی نظر می دهند.

*اشپیگل: آیا شما انتظاری در این باره دارید؟

- بدون شک نه. به همین دلیل زمان زیادی را وقف این مساله کردم که خوانندگان کتابم نسبت به مسائل آگاهی پیدا کنند. هنوز بدرستی به خاطر دارم که چگونه پس از دیدار با یک خبرچین غنایی در حالی که خورشید غروب می کرد و بادهای گرم صحرایی در حال وزش بودند ایستاده بودم و فکر می کردم که این باورنکردنی است.

*اشپیگل: شما در کتاب خود مدعی شدید که در دیدار برزیل و غنا در مرحله یک شانزدهم جام جهانی 2006 تبانی شکل گرفته بود. نقطه آغاز تحقیق های شما تصویری است که یک شرط بند تایلندی به شما داد. چگونه با او در بانکوک دیدار کردید؟

- این یک پروسه دراز مدت بود که ماه ها زمان برد. در دنیای شرط بندی آسیا هر فرد داخلی نام خود را می داند. او یک شکل سایه ای از آن فردی است که چندان شناخته شده نیست. او اظهار داشت که 15 سال به تبانی در بازی های می پردازد و نام او در پرونده های تبانی بازی ها در آسیا به چشم می خورد. او شرط بندی و تبانی ها را سازماندهی می‌کند. من در کتاب خود او را "لی چین" نامیده ام. در نوامبر 2005 او بالاخره مرا به یک باشگاه گلف در حومه بانکوک دعوت کرد. گفت و گوی ما تا 2 ساعت و نیم به طول انجامید و یکی از عجیب ترین گفت و گوهایی بود که تا به حال داشته ام.

*اشپیگل: از چه نظر؟

- او مدعی شد رهبر یک اتحادیه صنفی بود که بازی های فوتبال را تبانی می کردند. او گفت 16 متصدی داشت که به عنوان واسطه گر با بازیکنان، مربیان و داوران وارد گفت و گو می شدند. او به من در مورد بازی های تبانی شده در المپیک، رقابت های جام جهانی زیر 20 ساله ها، بازی های آسیای جنوبی گفت و این که او نتیجه یکی از بازی های بوندسلیگا را پیش بینی کرده بود که در هنگام صحبت های ما در آستانه آغاز در هانوفر قرار داشت.

*اشپیگل: آیا حرف‌های او را باور کردید؟

- آن روز بعدازظهر من تمام مدت به هم ریخته بودم. بدیهی است که درباره رسوایی "هویزر" در فوتبال آلمان شنیده بودم اما با این حال این مساله که در یکی از لیگ های بزرگ فوتبال جهان که حرفه ای ها این همه پول از آن بدست می آورند، چنین رخدادهایی می تواند رخ دهد برای من باورنکردنی بود.

*اشپیگل: چرا "چین" توافق کرد که با شما در مورد چنین مساله حساسی دیدار کند و چنین مسائلی را برای شما فاش کند؟

- من هم برای یک مدت زمان طولانی این سوال را از خودم می پرسیدم. شاید به این دلیل که او می خواست به دنیا ثابت کند که چقدر خوب است و کتابی همچون این می توانست برای او اغوا کننده به نظر برسد. شاید این مرد که در سابقه خود یک فرد بیگانه در اجتماع بود احساس غرور می کرد که یک روزنامه نگار و محقق از دانشگاه آکسفورد او را جدی می گیرد و با او با احترام برخورد می کند. شاید همچنین او می خواست از زبان خود بابت تحقیقی که من در شرط بندی ها انجام دادم سپاسگذاری کند.

*اشپیگل: او می خواست که شما هنر او را به رسمیت بشناسید؟

- بله، اینطور فکر می کنم.

*اشپیگل: او یک غمارباز است، آیا با شما هم بازی کرد؟

- شاید.

*اشپیگل: چرا شما به حفاظت از هویت او پرداخته و مانع از فاش شدن نام واقعی اش در کتاب خود شدید؟

- به دلیل اینکه در این صورت او مرا می کشت.

*اشپیگل: جداً؟

- من نسبت به این مساله که با آتش بازی می کنم اشراف دارم اما شجاعت و قهرمان بازی من هم محدودیت هایی دارد. دو روزنامه نگار به نام های "جانسون فرناندس" و "لازاروس راک" چند سال پیش به رونمایی از تبانی در چند بازی پرداخته بودند و متعاقب آن برای آنها گلوله هایی فرستاده شد که روی آن نامشان حک شده بود.

*اشپیگل: در آن هنگام "چین" پیشنهاد کرد که به شما اجازه بدهد شاهد انجام تبانی در طول رقابت های جام جهانی 2006 در آلمان باشید. این یک داستان ساختگی و دروغین به نظر می رسد.

- بله، اما این اتفاق افتاد.

*اشپیگل: او دقیقاً چگونه این موضوع را از شما درخواست کرد؟

- پس از نخستین دیدار ما در نوامبر 2005 همچنان با او در ارتباط بودم. سپس او از یک سری اقدام هایی گزارش داد که در آن نام کشور غنا مدام تکرار شده بود. او به من گفت که واسطه‌هایش در طول بازی های المپیک 2004 آتن همواره با بازیکنان غنایی در ارتباط بوده و موفق شده بودند کاری کنند که بازیکنان این تیم بازی برابر ژاپن را واگذار کنند. او همچنین مدعی شد که با این بازیکنان در ارتباط بوده است و همه چیز خوب پیش می رفت. سپس، روز 25 ماه مه 2006 او به من خبر داد که باید به یکی از شعبه های رستوران کنتاکی در مرکز خرید شمال بانکوک در آن زمان بروم. من قرار بود شاهد جوش خوردن این معامله باشم. چرا به من اجازه حضور در این جلسه داده شد؟ هیچ نظری ندارم. گاهی احساس می کردم که "چین" بدبینی مرا در قالب یک رودررویی شخصی به تصویر می کشید.

*اشپیگل: چه اتفاقی در آنجا رخ داد؟

- زمانی که وارد شدم، چهار مرد کنار میز نشسته بودند. "چین"، دو مرد جوان چینی و یک مرد سیاه پوست درشت هیکل و ورزشکار با پیراهن شلوار جین آبی. من چند میز آن طرف تر نشستم و تا حدودی عصبی بودم. دوربین مخفی من کار نمی کرد، در عوض سعی کردم با گوشی تلفن همراه خود از آنها عکس بگیرم. مرد سیاه پوست متصدی و واسطه تیم غنا بود. این دیدار حدود یک ساعت به طول انجامید.

*اشپیگل: آیا فرد سیاه پوست را می شناختی؟

- "چین" دو روز بعد در دفتر خود دراین باره با من صحبت کرد. او گفت که آن مرد سیاه پوست یکی از مربیان تیم زیر 17 ساله های غنا بود و نسبت به فوتبال غنا شناخت خوبی داشت. "چین" گفت که او (مرد سیاه پوست) رضایت 8 بازیکن غنا را بدست آورده بود. چند روز پیش از آن در روزنامه خوانده بودم که تیم غنا در صورت کسب هر پیروزی در جام جهانی 2006، 20 هزار دلار جایزه دریافت می کند. من از "چین" پرسیدم که آیا این مساله برای بازیکنان غنا مهمتر نیست؟ او پاسخ داد: "بله اما کسب پیروزی 100 درصد نیست و هر بازیکن تضمین شده است که 30 هزار دلار از من دریافت کند." و در پایان گفت و گوی ما او از من پرسید که آیا در رستوران کنتاکی عکسی گرفته بودم یا نه؟ او گفت: "من قادر به دیدن تو بودم. می دانم که سعی داشتی یک عکس بگیری، من همه چیز را می دانم."

*اشپیگل: آیا او شما را تهدید کرد؟

- نه، اما من احساس خوبی نداشتم، با این حال آن گفت و گو را ضبط کردم. پس از آن فهمیدم که باید بیشتر مراقب باشم.

*اشپیگل: بعد از آن شما با یک پرواز مستقیم راهی رقابت های جام جهانی در آلمان شدید؟

- من نخستین بازی غنا برابر ایتالیا را از تلویزیون خود در آکسفورد تماشا کردم. به طور تصادفی، "چین" پیش بینی کرده بود که ایتالیا با اختلاف حداقل دو گل پیروز خواهد شد. ایتالیا 2 بر صفر پیروز بازی شد، نمایش تیم غنا خیلی عجیب به نظر می رسید، آنها خوب بازی کردند اما شما احساس می کردید که آنها ضرورتی در گلزنی نمی دیدند. حتی پیش از سوت پایان بازی من به سرعت روی یک تکه کاغذ نوشتم: "این بازی دست کاری شده بود."

سپس من به آلمان پرواز کردم، در آنجا در هتل "ماریتیم" نام خود را رزرو کرده بودم و تیم غنا هم در وورزبورگ به سر می برد.

*اشپیگل: آیا انجام این کار آسان بود؟

- به طور قابل توجهی بله. هرکس که می خواست می توانست به بازیکنان غنا نزدیک شود. طی شش روزی که من آنجا بودم، تقریباً با تمامی بازیکنان، مربیان و مسئولان در ارتباط بودم و هیچ مشکلی وجود نداشت. بی شک من به دنبال واسطه گر غنایی بودم، همان مردی که در رستوران کنتاکی شهر بانکوک دیده بودم، من او را هرگز ندیدم. هتل بسیار خوش مشرب بود و به طور ظاهری همه چیز مرتب به نظر می آمد. هیچ اثری از واسطه گر نبود و هیچ کس از آسیا آنجا پرسه نمی زد. دو روز پیش از دیدار غنا برابر برزیل در یک شانزدهم، "چین" مرا خواست و گفت که معامله با بازیکنان غنا به طور 100 درصد انجام شده است. او گفت که شک ندارد غنا این دیدار را با اختلاف حداقل دو گل واگذار خواهد کرد.

*اشپیگل: روز 27 ژوئن 2006 این دیدار 3 بر صفر به سود برزیل به پایان رسید.

- بازیکنان غنا آنگونه بازی کردند که گویی با تمام وجود بازی می کنند اما همزمان چند اشتباه احمقانه به چشم می خورد. پاس ها درست به مقصد نمی رسیدند، مدافعان بی دقت عمل می کردند و تیم غنا در پایان سه گل بچه گانه دریافت کرد. پس از این دیدار من با چشمانی گریان در میان حاضرین در ورزشگاه دورتموند ایستاده بودم چرا که دست کم از لحاظ احساسی متقاعد شده بودم که در این دیدار تبانی شکل گرفته است. با "چین" از ورزشگاه تماس گرفتم و گفتم: "من تو را باور نداشتم، اما تو یک نابغه هستی". او پاسخ داد: "من چگونه می توانم یک نابغه باشم اگر پول بسیار کمی از این معامله بدست بیاورم؟"

*اشپیگل: برای اینکه اطمینان پیدا کنید احساس شما باعث گمراهی شما نشده بود چه کار کردید؟

- پس از جام جهانی پیش از هر چیز باید نوشتن پایان نامه ام را در آکسفورد به پایان می بردم. در تابستان 2007 برای پیدا کردن آن واسطه گر به غنا پرواز کردم. این در واقع یک دیوانگی بود اما اگر کسی می توانست ادعاهای "چین" را تصدیق کند آن شخص همان واسطه گر بود.

*اشپیگل: چگونه او را پیدا کردی؟

- به صورت تصادفی. زمانی که در غنا بودم، تیم زیر 23 ساله های غنا برابر ایران بازی کرد. پس از بازی گزارش هایی مبنی بر دست کاری در این دیدار وجود داشت و یکی از مربیان از تیم اخراج شده بود. یکی از روزنامه‌ها تصویری از این مربی چاپ کرده بود. او همان مردی بود که در رستوران کنتاکی دیده بودم. نام او "ابوکاری دامبا" بود.

*اشپیگل: و پس از آن با او دیدار داشتی؟

- بله، در کل چهار بار. نخستین بار در یک باشگاه به نام Bus Stop (ایستگاه اتوبوس) در آکرا او را دیدم و پس از آن در هتل بورلی هیلز. من خودم را یک روزنامه نگار معرفی نکردم بلکه خودم را به عنوان یکی از طرف های شرط بندی معرفی کردم. دامبا یکی از سنگربانان بزرگ در تیم بزرگ غنا در سال 1990 بود که آبدی پله را در آن زمان در تیم داشت. بعدها او در مالزی بازی کرد و با یک تبانی گر مالزیایی در آنجا دیدار داشت. او مربی تیم زیر 17 ساله های غنا بود و زمانی به عنوان دستیار مربی تیم زیر 23 ساله های غنا نیز انجام وظیفه می‌کرد. در یک دادرسی انجام شده توسط فدراسیون فوتبال غنا در مورد انجام تبانی در دیدار برابر ایران، دامبا اعتراف کرد که باعث برقراری ارتباط میان بازیکنان تیمش با دو فرد چینی و یک ایرانی شده بود و در قبال این موضوع پول دریافت کرده بود.

*اشپیگل: دامبا در مورد دیدار غنا و برزیل در جام جهانی 2006 چه گفت؟

- او گفت که در وورزبورگ با دو تبانی گر از کشور مالزی اقامت داشته است. آنها در هتلی روبروی هتل تیم غنا مستقر شده بودند و دامبا همچنین اعتراف کرد که او به دو فرد مالزیایی امکان دسترسی به بازیکنان تیم را داده بود و یکی از تبانی گرها همچنین با "استوان آپیا" کاپیتان تیم گفت و گو داشته است.

*اشپیگل: و سپس؟

- دامبا می گوید نمی داند که پس از آن چه اتفاقی رخ داد.

*اشپیگل: آیا شما پیرامون این اتهام ها با آپیا صحبت کردید؟

- نه تنها با آپیا بلکه با ریچارد کینگسون دروازه بان تیم و سایر بازیکنان هم صحبت کردم. همه آنها مرا خاطرجمع کردند که به طور کامل از تبانی تیم در آلمان بی خبر بوده اند. به هر حال یکی از بازیکنان اعتراف کرد که با یکی از شرط بندهای آسیایی در طول بازی های المپیک 2004 گفت و گو داشته است. و همه آنها گفتند آپیا کاپیتان تیم بود و اینکه شما باید با او صحبت کنید. سپس من با او در یک منطقه صنعتی در آکرا دیدار کردم. ما در اتومبیل او گفت و گو کردیم و او گفت که چندین بار در طول دوران حرفه ای فوتبال خود با تبانی گرها مذاکره داشته و اینکه پول هایی را هم در این بین دریافت کرده است. نخستین بار سال 1997 و در طول رقابت های جام جهانی زیر 17 ساله ها در مالزی این اتفاق افتاد و المپیک 2004 آتن نیز نمونه دیگری از این رخداد بود. به هر حال او پول را برای کسب پیروزی و نه شکست در این بازی ها دریافت می کرد. او سپس پاداش ها را میان بازیکنان تیم تقسیم می کرد.

*اشپیگل: کاپیتان تیم غنا که چندی پیش با تیم فنرباغچه ترکیه قرارداد به امضا رساند می گوید که تا پیش از پیوستن به تیم ترکیه ای دوبار در طول دوران فوتبال خود از اشخاص ثالث (واسطه گرها) پول دریافت کرده است؟

- این دقیقاً حرفی است که او می زند. من نسبت به درک این مساله مشکل داشتم، در نتیجه دوباره با او تلفنی صحبت کردم و او مجدد گفته‌های خود را بیان کرد.

*اشپیگل: و در طول جام جهانی 2006 چطور؟

- او آنجا هم گفت و گوهایی داشته است اما می گوید که پیشنهادها را رد کرده بود. من همچنین از او پرسیدم که آیا فرد مالزیایی سراغ بازیکنان دیگر هم رفته بود؟ او پاسخ داد: بله فکر می کنم چندباری این کار را انجام داد.

*اشپیگل: اما شما اطلاعی ندارید که کدامیک از بازیکنان غنا ممکن است گرفتار این مساله شده باشند؟

- نه، اما با وجود این شک ندارم که بازی با تبانی همراه شد. یک بار دیگر "لی چین"" یکی از شرط بندهای آسیایی بود که به من خبر داد یکی از بازی های جام جهانی با تبانی همراه خواهد شد. او به من اجازه داد تا شاهد دیداری در رستوران کنتاکی بانگوک باشم و این دیدار با حضور ابوکاری دامبا بازیکن اسبق تیم ملی غنا و یک تبانی گر از کشور مالزی همراه شد. این دو به آلمان سفر کرده و با بازیکنان مذاکره کردند. در نهایت بازی آنگونه که "چین" پیش بینی کرده بود به پایان رسید.

*اشپیگل: اما آیا یک بازیکن حاضر است به صورت تعمدی بازی مرحله یک شانزدهم جام جهانی را واگذار کند و برای دیدار برابر قهرمان جهان برزیل وارد مذاکره و معامله شود در حالی که پیروزی در این دیدار می تواند موجب شهرت وی شود؟

- در غنا، قرار گرفتن در جمع شانزده تیم نهایی همواره یک موفقیت بزرگ قلمداد می شود. پس از پیروزی برابر جمهوری چک و ایالات متحده آمریکا آنها به عنوان قهرمان شناخته می شدند و پس از شکست برابر برزیل هم این مساله تغییری نکرد. در کنار این مساله، یک توافق بزرگ در مورد پرداخت مبالغی به بازیکنان تیم ملی غنا یک هفته پیش از آغاز جام جهانی شکل گرفته بود. بازیکنان به طور کامل در حالت بسیار بدی قرار داشتند. به هرحال می خواهم این مساله را کاملاً روشن کنم که همه بازیکنان در این مساله دخالت نداشتند. بسیاری از آنها همه کار برای پیروزی در این دیدار انجام دادند.

*اشپیگل: آیا شما فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) را از مدارک موجود خود باخبر ساخته اید؟

- بله، من با "سپ بلاتر" رئیس فیفا در زوریخ دیداری داشتم و به او گفتم که یک شرط بند آسیایی نتایج بازی های جام جهانی 2006 را پیش بینی کرده بود. او باور نکرد که این ادعا صحت داشته باشد. او گفت که اگرهم این اتفاق رخ داده باشد با این حال تاثیری روی نتیجه کلی نداشته است. اما تاکید کرد: «اگر این مسائل حقیقت داشته باشند در این صورت تمامی کارهایی که فیفا طی 30 سال اخیر انجام داده است رو به پوچی می رود. در این صورت، ما شکست خورده ایم.»


[ جمعه 87/6/15 ] [ 3:35 عصر ] [ امیر ] [ نظر ]
درباره وبلاگ

برچسب‌ها وب
لینک های مفید
آرشیو مطالب
امکانات وب