شوتبال!
|
«مدیر فنی» واژهای است که هراز گاهی در فوتبال ما مطرح میشود و پس از مدتی کوتاه به فراموشی سپرده میشود، در این میان آن چه بیش از هر چیز جلب توجه میکند، این است که تاکنون تعریف مشخصی از این پست ارائه نشده است. مدیر فنیها بارها در تیمهای مختلف فوتبال ایران ظاهر شدهاند ولی هنوز برای اهالی فوتبال ناشناختهاند، شاید صریحترین تعریف از پست مدیر فنی همان باشد که علی پروین هفت سال پیش گفت: «مدیری فنی یعنی کشک!» اکنون در یازدهمین فصل لیگ برتر فوتبال با انتخاب محمد مایلی کهن در پست مدیریت فنی باشگاه پرسپولیس بار دیگر این پست راهی به رسانهها پیدا کرد و با استعفای مایلی کهن بحث و جدل درباره تعریف مدیریت فنی دوباره بالا گرفت. واژه مدیر فنی فوتبال، توصیفی از مدیریت ارشد در یک باشگاه فوتبال است که بیشتر در اروپا مورد استفاده قرار میگیرد. ماهیت دقیق این نقش غالبا نامعلوم و به شدت متغیر است و باعث ایجاد بحث و جدلهای زیادی در رسانههای ورزشی میشود. این واژه به صورت انحصاری در بریتانیا با عنوان «مدیر ورزشی» مطرح است. تعریف انگلیسیها از «مدیر فنی» فردی است که به عنوان واسطه بین مدیر عامل و هیات مدیره باشگاه کار میکند و فشارهای مدیریتی را که حاصل تنش با کادر مربیان است، از مدیر باشگاه دور میکند و به او اجازه میدهد تمرکزش را روی مسایل کلانتری معطوف کند. در موارد دیگر «مدیر فنی» نقش یک مدیر ـ سرپرست را برای تیم ایفا کرده تا به ثبات تیم کمک کرده باشد. همچنین یک «مدیر فنی» با تجربه میتواند به مدیر عامل یا اعضای هیات مدیره کم تجربه در اداره باشگاه کمک کند. در نقطه مقابل، نمونههای زیادی از تنش بین مدیر و «مدیر فنی» مشاهده شده است که دلیل آن مشخص نبودن قدرت عمل این دو پست در باشگاه است. به ویژه با توجه به سیاست اداره باشگاه، این اختلافات میتواند در درون باشگاه بسیار مخرب باشد. مورد دیگری که در باشگاههای اروپایی دیده میشود این است که مدیر فنی توسط هیات مدیره به منظور ارائه مشاوره و یا کمکهای فنی و از این قبیل به باشگاه معرفی میشود. همچنین ممکن است یک باشگاه برای بهبود وضعیت تیمهای ردههای پایینترش با آکادمی جوانان از یک «مدیر فنی» با تجربه استفاده کند. از نمونههای این مورد میتوان به حضور جیووانی تراپاتونی در ردبول سالزبورگ و اسون گوران اریکسون در نوتس کانتی اشاره کرد. از دیگر نمونههای مدیریت فنی در اروپا میتوان به این موارد اشاره کرد: * پردراگ میاتوویچ ، مدیر فوتبال رئال مادرید در سال 2006 که توسط رامون کالدرون انتخاب شده بود که پس از خروج کالدرون از رئال مادرید در سال 2009 میاتوویچ نیز استعفا داد. * دنیس وایز، مدیر اجرایی فوتبال در نیوکاسل در سال 2008 که پس از انتخاب آلن شیرر در باشگاه از پستش استعفا داد. * کنی دالگلیش در فصل 96ـ 95 در بلکبرن روورز و در فصل 2000 ـ 99 در سلتیک گلاسکو «مدیر فنی» بود. * هری ردنپ در سال 2001 مدیر فوتبال باشگاه پورتس موث انگلیس شد که پس از عملکرد ضعیف باشگاه در پایان فصل جایش را به گراهام ریکس داد. * دیک ادووکات، به مدت سه ماه در گلاسکو رنجرز «مدیر فنی» بود. اما در ایران، افرادی نظیر علی پروین در پرسپولیس و حشمت مهاجرانی در شاهین بوشهر کار در پست مدیریت فنی را تجربه کردهاند، ولی پست مرحوم «محمد رنجبر» در تیم ملی در زمان مربیگری بلاژوویچ بیش از سایرین به تعریف «مدیر فنی» در اروپا شبیه بود. رنجبر «مدیر تیمهای ملی فوتبال» بود. البته در ایران ، کمیتههای فنی باشگاهها هم به نوعی نقش «مدیر فنی» را بازی میکنند و به همان نسبت به نظر میرسد کارایی چندانی نداشته باشند. در تازهترین مورد، محمد مایلی کهن که در ابتدای فصل یازدهم لیگ برتر «مدیر فنی» پرسپولیس شد، به دلیل برخی اختلافها و ناکامی در اعمال نظراتش سرانجام از پست مدیریت فنی استعفا داد تا بار دیگر مساله فرمایشی بودن پست «مدیر فنی» در فوتبال ایران، سر باز کند. در این شرایط ذهن انسان بار دیگر به سمت نقل قول تاریخی علی پروین درباره «مدیر فنی» معطوف میشود، «مدیر فنی» یعنی ... ! مهدی مناجاتی دراینباره گفت: اصولا برای پست مدیریت فنی از بزرگان فوتبال هر کشور استفاده میشود تا بتوانند با تجربه و کاراییشان کمک شایانی به کادر فنی تیم کنند. البته این پست هنوز در ایران جا نیفتاده است در صورتی که تصور میکنم بیش از 99 درصد تیمهای اروپایی دارای مدیر فنی هستند. بازیکن اسبق تیم ملی ادامه داد: فکر میکنم در ایران فقط حشمت مهاجرانی بود که در شاهین بوشهر مدیریت فنی تیم را بر عهده داشت. ما باید برای همه تیمها از مدیر فنی استفاده کنیم و حتی برای تیمهای ملی هم میتوانیم از این مساله بهره ببریم. به همان گونه که در زمان فدراسیون صفایی فراهانی، مرحوم محمد رنجبر مدیر فنی تیمهای ملی بود و میتوانست صلابت و تجربهاش را به مربیان انتقال دهد. مناجاتی در ادامه با بیان این که مدیرهای فنی در اروپا از بین بزرگان فوتبال انتخاب میشوند، اظهار کرد: سرمربی و مدیر فنی لازم و ملزوم یکدیگر هستند و باید هماهنگی خاص بینشان وجود داشته باشد. برخی روسای باشگاهها هم از مدیر فنیها استفاده میکنند که نظارت بیشتری روی عملکرد کادر فنی داشته باشند. وی در پایان خاطر نشان کرد: در مجموع باید گفت اصل و فرع تصمیمهای تیم در اختیار سرمربی است اما وجود یک مدیر فنی با تجربه در کنار سرمربی میتواند به او کمک زیادی بکند. منصور پورحیدری نیز اعتقاد دارد مدیریت فنی چند سالی است که در ایران در حال جا افتادن است. وی در اینباره تصریح کرد: مدیر فنی در فوتبال حرفهای دنیا وجود دارد و تیمهای بزرگ دنیا از آن استفاده میکنند. سرپرست تیم فوتبال استقلال تهران درباره جایگاه مدیر فنی در مسایل فنی تیم هم گفت: تصمیم گیرنده نهایی در تیم، سرمربی است و «مدیر فنی» میتواند در کارها به او کمک کند. اگر بین مدیر باشگاه، مدیر فنی و سرمربی تیم هماهنگی کامل وجود داشته باشد، هیچ بحث حاشیهای به وجود نخواهد آمد. با این تفاسیر اکنون باید منتظر ماند و دید آیا پدیده مدیر فنی که برخلاف فوتبال حرفهای دنیا، در فوتبال ایران پدیدهای نوظهور است، چه زمانی میتواند به معنای واقعی کلمه جایش را در تیمهای فوتبال ایران باز کند. [ شنبه 90/5/29 ] [ 2:48 عصر ] [ امیر ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |