شوتبال!
|
باشگاه چلسی با ارایه پیشنهادی به ارزش 30 میلیون یورو قصد جذب آندرا پیرلو را دارد. پس از الکساندر پاتو، این بار خبرهایی مبنی بر اینکه سران چلسی به دنبال خرید آندرا پیرلو هافبک بازیساز میلان هستند، به گوش میرسد. به نوشته پایگاه اینترنتی gsvs.it آبیهای لندن برای به خدمت گرفتن پیرلو به مدت چهار سال حاضرند سالانه شش و نیم میلیون یورو بپردازند. میلانیها که به تازگی کاکا هافبک برزیلی و کلیدی خود را به رئال مادرید واگذار کردهاند، امیدوار به حفظ دیگر بازیکن با اهمیت خود یعنی پیرلو هستند. پیرلو که 30 سال سن دارد، در صورت پیوستن به چلسی به سرمربی سابق خود در میلان یعنی کارلو آنجلوتی ملحق خواهد شد. [ سه شنبه 88/3/19 ] [ 1:18 عصر ] [ امیر ]
[ نظر ]
یحیی توره دیگر تمایلی برای ماندن در بارسلونا ندارد. روزنامه ال موندو با اعلام این خبر مدعی شد که گفتوگوها میان تکسیکی بجیریستین مدیر ورزشی باشگاه بارسلونا و دیمیتره سلوک مدیر برنامههای یحیی توره به بن بست خورده و احتمال جدایی هافبک ساحل عاجی از بارسلونا وجود دارد. براساس گزارش الموندو، دلیل اصلی عدم توافق دو طرف بالا نرفتن دستمزد یحیی توره است. توره که تا سال 2011 با بارسلونا قرار دارد اکنونی بیش از همه مورد توجه باشگاه لیورپول قرار گرفته است. سران لیورپول قصد دارند با فروش خاویر ماسکرانو هافبک آرژانتینی خود به بارسلونا با مبلغ 20 میلیون پوند، یحیی توره را به خدمت بگیرند. بارسلونا در تلاش برای خرید "اشلی کول" بارسلونا برای تقویت سمت چپ خط دفاعیاش در نظر دارد اشلی کول را از چلسی به خدمت بگیرد. پپ گوآردیولا، سرمربی آبی - اناریها دوست دارد اشلی کول را در جمع بازیکنانش داشته باشد. گفته میشود سران تیم کاتالانی برای به خدمت گرفتن این بازیکن حاضر به پرداخت 23 میلیون یورو هستند. هر چند جدا کردن او از لندن به نظر دشوار میرسد، چرا که گفته میشود آبیها قرار است او را به ثروتمندترین مدافع چپ دنیا تبدیل کنند. چنانچه او قرارداد جدیدی را با استمفوردبریجیها امضا کند، دستمزد سالانه 5/7 میلیون یورویی در انتظارش خواهد بود. چلسی هم با حفظ کول میتواند خواسته کارلو آنجلوتی، سرمربی تازه وراد ایتالیاییاش را برای فصل آینده تامین کند. کارلتو روی کول به عنوان بازیکن اصلی حساب میکند. به نوشتهی روزنامه انگلیسی The Sun پیشنهاد سخاوتمندانه چلسی دست کم تلاش بارسلونا را نافرجام خواهد کرد. [ سه شنبه 88/3/19 ] [ 1:10 عصر ] [ امیر ]
[ نظر ]
دو باشگاه بزرگ فوتبال ایتالیا در اندیشه جذب مهاجم اروگوئهای اتلتیکو مادرید هستند. روزنامه EL Confidencial نوشت که باشگاههای میلان و یوونتوس در تلاش برای به خدمت گرفتن دیگو فورلان مهاجم اروگوئهای اتلتیکو مادرید هستند. این روزنامه مدعی شد که سران یوونتوس برای جانشینی دیوید ترزگه مهاجم فرانسوی خود که به احتمال فراوان تابستان امسال یووه را ترک میکند، قصد جذب فورلان 30 ساله را دارند. در همین حال باشگاه میلان هم که همواره ارتباط خوبی با اتلتیکومادرید داشته است، با فروش کاکا به رئال مادرید قصد یافتن جانشینی مناسب برای او را دارد. دیگو فورلان امسال برای دومین بار کفش طلای فوتبال اروپا را از آن خود کرد. وی با به ثمر رساندن 32 گل به عنوان "پیچیچی" یا بهترین گلزن رقابتهای لالیگا شناخته شد. [ سه شنبه 88/3/19 ] [ 1:6 عصر ] [ امیر ]
[ نظر ]
MOMENTUM همه ما آن را می شناسیم. می دانیم که تیم ها با کمک گرفتن از آن به پیروزی می رسند، برای راهیابی به دسته های بالاتر لیگ رقابت کرده و حتی در جام های جهانی به قهرمانی دست می یابند. اما براستی Momentum چگونه در فوتبال عمل می کند؟ و هواداران چه نقشی در جابجایی آن ایفا می کنند؟ در مقاله ای که می خوانید کلیه این مسائل شرح داده می شوند. *تعریف و معنای واژه Momentum چیست؟ پیش از هر چیز باید به شرح توضیح واژه Momentum که در این مقاله بارها از آن استفاده شده است پرداخت. واژه Momentum در فیزیک به معنای نیروی حرکت است و برای محاسبه آن باید وزن جسم را ضربدر سرعت آن کرد. دکتر رضوانی یکی از اساتید بزرگ زبان انگلیسی دراین باره می گوید: «واژه Momentum از جمله واژگانی است که ترجمه آن خارج از متن مقدور نیست. بهترین مثال برای توصیف کلی این واژه سنگی است که آن را از بالای کوه به پایین سرازیر می کنیم. سنگ در ابتدا به آرامی حرکت می کند و خیلی زود دور برداشته و سپس مهار و متوقف ساختن آن ناممکن می شود. به این اصطلاح To gather momentum و یا To gain momentum می گوییم. یک اتومبیل هم زمانی که Momentum خود را بدست می آورد با سرعت زیادی حرکت می کند. واژه Momentum در سیاست و به معنای figurative یا مجازی آن هم به کار می رود. زمانی که حرکت های انقلابی صورت می گیرد مردم از همین Momentum استفاده می کنند که می توان آن را به عنوان جنبش انقلابی نیز توصیف کرد. اگر بخواهیم در فوتبال این کلمه را ترجمه کنیم جنبش واژه مناسبی نیست و به نوعی نمی توان واژه ای که مفهوم Momentum را در فوتبال کاملاً توصیف کند پیدا کرد؛ اما واژه "تکانه" به معنای آنچه تیم ها را از نظر روحی دچار تکان و تحول می سازد می تواند تا حدودی بیانگر معنا و مفهوم Momentum در فوتبال باشد.» به این ترتیب در اکثر قسمت های مقاله ای که می خوانید خود واژه Momentum به کار برده شده است. *مقدمه در ماه ژانویه و به دنبال پیروزی 5 بر صفر منچستر یونایتد برابر وست برومویچ "ریو فردیناند" مدافع یونایتدها که از بابت این پیروزی جان تازه ای گرفته بود تاکید کرد که منچستر یونایتد برای بدست آوردن امتیازهای بیشتر به حفظ Momentum نیاز دارد. اشاره کردن به یکی از قوانین فیزیک به عنوان یکی از هسته های اصلی موفقیت در کسب عناوین براستی عجیب است، اما این روزها فوتبالی نمی بینید که در آن هیچکس حرف از Momentum نزند. گزارشگران از جابجایی آن صحبت می کنند، مربیان درباره اهمیت حفظ آن صحبت می کنند و همه ما هم به خوبی می دانیم که حرف آنها چیست. وقتی در ماه فوریه "مارتین اونیل" از آنچه آمریکایی ها آن را The Big Mo یا همان "تکانه بزرگ" می نامند به عنوان کلید موفقیت تیمش برای قرار گرفتن در جمع چهار تیم بالای جدول یاد کرد، عادلانه است که بگوییم شما نتوانستید هیچگونه منطق و معادله ای برای درک این گفته "مارتین اونیل" پیدا کنید و اگر قصد این کار را دارید باید انبوه تماشاگران را ضربدر سرعت بازی کنید. ما Momentum را به عنوان X-Factor یا عامل ناشناخته فوتبال می شناسیم که قادر به سوق دادن تیم ها به خلق نتایج غیرممکن و معاوضه شکست با پیروزی است؛ اما Momentum در واقع چگونه عمل می کند؟ به عنوان هواداران یک تیم، ما چگونه می توانیم به تشدید آن کمک کنیم؟ و در نهایت اینکه Momentum چگونه به تیم ها در راستای کسب عناوین کمک می کند؟ *Momentum در جریان بازی در سال 2001 "پل رایداوت" با ترس از اینکه ممکن بود تیمش در یکی از بزرگترین فینال های تاریخ جام حذفی انگلیس با شکست روبرو شود پس از پایان نیمه نخست قدم زنان از زمین "پرنتون پارک" خارج شد. تیم دسته اولی ترانمیر با نتیجه 3 بر صفر از حریف خود ساوتهمپتون عقب بود و به نظر می رسید هیچ راهی برای بازگشت به بازی وجود ندارد. "رایداوت" در این باره می گوید: «تیم حریف در حال نابود کردن ما بود. جریان بازی بر ضد ما پیش می رفت و کم کردن سرعت آن دشوار بود. به عنوان یک بازیکن در چنین شرایطی شما تنها آرزو می کنید که ای کاش نتیجه بازی از کارنامه تیم محو شود.» با این حال، ملامت های بین دو نیمه از سوی "جان آلدریج" مربی تیم که به بازیکنانش گفته بود می تواند برتری حریف را تحمل کند اما کم کاری بازیکنان برایش قابل قبول نیست، با ورود "استوارت بارلوف" باتجربه به زمین و از کار انداختن ستاره ساوتهمپتون یعنی "ماریان پاهارس" باعث شد تا همه چیز تغییر پیدا کند. "رایداوت" می گوید: «به محض اینکه گل نخست را به ثمر رساندیم احساس کردیم که قادر به کسب پیروزی هستیم.» او که طی پیروزی 4 بر 3 تاریخی تیمش در آن دیدار موفق به هت تریک کردن شده بود همچنین می گوید: «آنها عقب نشستند. ما هیچ چیز به جز غرور برای از دست دادن نداشتیم و ایمانی که هواداران در آن زمان به ما داشتند محسوس بود. این مساله نشانگر دو روی سکه Momentum در فوتبال بوده و نشان می دهد اگر این انرژی بر ضد شما باشد چقدر ناخوشایند و در صورتی که به نفع شما باشد چقدر مهار آن دشوار است.» همه ما می توانیم گفته های "رایداوت" را درک کنیم و همین که گزارشگر مسابقه حین گزارش به شما می گوید یک نیروی درونی باعث تغییر جریان بازی شده خود کافی است، اما براستی چه اتفاقی در این بین رخ می دهد؟ دکتر "کریس هاروود" مدرس ارشد در زمینه روانشناسی ورزش در دانشگاه Loughborough که یکی از نویسندگان کتاب "Momentum در فوتبال است" و به عنوان مشاور آکادمی باشگاه ناتینگهام فارست نیز انجام وظیفه می کند، می گوید: «در فیزیک، Momentum نوعی انرژی است که رو به جلو حرکت می کند و در فوتبال مقیاسی برای درک انرژی در حال حرکت به شمار می رود.» وی ادامه می دهد: «به عبارت ساده تر وقتی در مورد Momentum در فوتبال صحبت می کنیم اشاره ما به راهی برای درک روند جریان مسابقه است.» به این ترتیب می توان گفت که Momentum یک پدیده روحی روانی است. پس چگونه است که گاهی می توانیم این تغییر را احساس کرده و یا به چشم ببینیم؟ هاروود می گوید: «Momentum تنها تا حدودی روحی روانی است. اگر در پنج دقیقه نخست پس از آنکه حریف موفق به گلزنی شده است متوجه بازی تدافعی آنها شوید این مساله به موقعیتی تبدیل می شود که به ذات تغییرپذیر عملکرد بازیکنان اشاره دارد.» *کنترل "Big Mo" یا "تکانه بزرگ" واژه نامه علوم ورزشی آکسفورد، Momentum روحی را نوعی تغییر مثبت یا منفی در تشخیص، احساس، فیزیولوژی و رفتار تعریف می کند که در اثر یک رخداد یا سلسله ای از رخدادها به وجود می آید. این رخدادها در اثر احساس بازیکنان حریف، کیفیت بازی و یا نتیجه مسابقات به وجود می آیند. به عبارت دیگر اتفاقاتی که در طول جریان بازی رخ می دهد باعث تغییر Momentum و درک بازیکنان از اینکه نتیجه در حال عوض شدن است می شود. این مساله می تواند تاثیرهای دراماتیکی در نتیجه بازی داشته باشد، همانطوری که در دیدار نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2005 در مورد لیورپول برابر میلان شاهد آن بودیم و یا تیم های منچستر یونایتد و منچستر سیتی که به ترتیب در سال های 2001 و 2004 پس از آن که 3 بر صفر از حریف خود تاتنهام عقب بودند موفق به شکست این تیم شدند. چه چیزی باعث می شود تا یک نیروی تکان دهنده بزرگ بین تیم ها جا به جا شود؟ "هاروود" دراین باره می گوید: «هرچیزی مانند تعویض و یا خطاها می تواند باعث تخریب جریان یک بازی شود، اما بیش از همه به ثمر رسیدن گل ها هستند که سبب این مساله می شوند. اگر شما 3 بر صفر از حریف پیش باشید و تیم حریف موفق به گلزنی شود این مساله انرژی تازه ای به آنها بخشیده و اگر آنها دوباره موفق به گلزنی شوند شما نگران عواقب از دست دادن برتری سه بر صفر خود خواهید شد. این مساله روی تصمیم گیری های شما تاثیر می گذارد. تماشاگران هم نقش بسیار عمده ای در این بین ایفا می کنند.» بله! تماشاگران. شاید همه ما گمان کنیم که انتقاد از یک تیم هنگامی که عملکرد خوبی از خود نشان نمی دهد راهی برجسته و هوشمندانه بوده و تماشاگران باید به سبب درآمد بالای بازیکنان هر چیزی که می خواهند به آنها بگویند؛ اما به گفته دکتر هاروود این مساله می تواند تاثیرهای فاجعه واری داشته باشد. هاروود می گوید: «هواداران نقش عمده ای در Momentum یک مسابقه فوتبال ایفا می کنند. آنها به خوبی قادر به درک جریان بازی هستند، اما گاهی باید آگاهی بیشتری نسبت به قواعد رفتارهای انسانی پیدا کنند. بازیکنان حساسیت بسیاری نسبت به واکنش تماشاگران نشان می دهند. اگر تماشاگران از آنها حمایت کنند این مساله باعث درک بهتر آنها از شرایط بازی می شود. هواداران باید اعتماد بنفس و باور را به ویژه زمانی که جریان بازی بر ضد تیم آنها پیش می رود به تیم القا کنند.» شش عاملی که به وسیله آنها می توان Momentum را در فوتبال کنترل کرد: *تعهد شما به بازیکنانی نیاز دارید که نسبت به آرمان و اهداف تیم انگیزه و تعهد نشان دهند. *ارتباطات هر بازیکنی برای بالا بردن روحیه هم تیمی های خود باید قادر به برقراری ارتباط با آنها باشد. *انسجام بازیکنان به این احساس نیاز دارند که متعلق به تیم بوده و برای رویارویی با موقعیت های مختلف باید برنامه های مشخصی داشته و به طور متحد هدفی یکسان را دنبال کنند. *تمرکز تماشاگران باید در زمان مناسب بر روی مسائل بجا تمرکز کرده و به خود اجازه ندهند به سبب اتفاقاتی که در جریان بازی رخ می دهد دچار پریشانی شوند. *کنترل شما باید در وضعیت های مختلف در زمین مسابقه قادر به کنترل احساسات خود باشید. کارت های زرد بسیاری مواقع برای تیم ها گران تمام می شوند. *اعتماد بنفس آمیخته ای از 5 عامل قبلی؛ هر بازیکنی نیاز به باور توانایی های خود و اعتماد بنفس برای دست زدن به کارهای بزرگ در زمین دارد. عوامل بالا در کتاب دکتر هاروود با عنوان "Momentum در فوتبال" نوشته شده اند. *نوار پیروزی اگر اخبار فوتبال را طی ماه های اخیر دنبال کرده باشید مربیانی همچون "میک مک کارتی"، "سایمون گرایسون" و "مارتین اونیل" را دیده اید که ازMomentum به عنوان عامل مهمی در روند رو به رشد تیم های خود یاد کرده اند، اما Momentum چگونه در این مقوله عمل می کند؟ در واژه نامه علوم ورزشی آکسفورد آمده است که Momentum مثبت با مدت زمان مسابقات و مسائلی همچون پیروزیهای متوالی که در این زمان همه چیز به ظاهر درست پیش می رود آمیخته شده است. در تورنمنت ها، کشورها با حفظ این نیروی مثبت در جریان بازی و در مجموع رقابت ها سعی در خلق نوار پیروزی های خود دارند. "ینس لمان" دروازه بان تیم ملی فوتبال آلمان در جریان رقابت های یورو 2008 گفت: «شش روز استراحت باعث از دست دادن مقام قهرمانی می شود. هرتیمی که پنج یا شش روز (پیش از مرحله یک چهارم نهایی) استراحت داشته از دور رقابتها کنار رفته است. ما احساس کردیم که این استراحت واقعاً هماهنگی تیمی را به هم می زند.» در واقع، هیچ تیمی 6 روز استراحت نداشت، اما سه تیم از جمع چهار تیم پایانی کوتاه ترین زمان استراحت بین بازیها را داشتند. قاعده مشابه در طول فصول لیگ ها صدق می کند. در دهه 90 تیم های ساوتند، کمبریج و گریمبسی با حفظ Momentum توانستند دو فصل پیاپی به دسته بالاتر راه پیدا کنند؛ این در حالی بود که ویکومبه، یئوویل، دانکستر و کارلسی برای راهیابی به دسته سوم لیگ فوتبال انگلیس دست و پا می زدند. با وجود تفاوت بسیار زیاد بین لیگ برتر و رقابت های دسته یک، تیم های ایپسویچ، ردینگ، ویگان و هال سیتی همگی Momentum خود در دسته دوم را برای برآورده کردن انتظارها در لیگ برتر به کار گرفتند، اما آنها به پای ویمبلدون که اوایل دهه 80 طی پنج فصل از رقابت های دسته چهارم به لیگ برتر راه یافت نمی رسند. "گراهام تیلور" مربی آن زمان ویمبلدون که اکنون به عنوان یکی از کارشناسان و صاحب نظران Radio Five Live در این رادیو کار می کند، می گوید: «Momentum نقش بسیار عمده ای در موفقیت ما ایفا کرد. ما در آن زمان سه تیم مختلف به وجود آوردیم، اما Momentum خود را در همه آنها حفظ کردیم. همواره پیروزی نیست که اهمیت دارد. همیشه پیروز شدن غیرممکن است. مهم این است که حتی در هنگام شکست خوردن اعتماد بنفس خود را تا حد زیادی حفظ کنید.» تیلور یکی از نخستین مربیانی بود که در دهه 70 از روان شناسی در فوتبال استفاده کرد. او همچنین می گوید: «اگر قرار بود اکنون به فوتبال بازگردم و به جز دستیار و پزشک تیم تنها اجازه استخدام یک نفر دیگر را در کادر فنی خود داشتم از یک روانشناس کمک می گرفتم. یک مربی باید تا حدودی از ویژگی های یک روان شناس برای خلق Momentum و حفظ آن بهره مند باشد. Body language یا زبان بدنی و اینکه چگونه با بازیکنان برخورد می کنید از اهمیت زیادی برخوردار است. باید باعث شویم که بازیکنان به تیم ایمان داشته و تک تک آنها را به خلق جوی شاد که تیم را دچار افت نمی کند تشویق کنیم.» *استراحت در مقابل Momentum راه های بسیاری برای از دست رفتن Momentum وجود دارد. دیدن کاپیتان تیم در حالی که سر خود را به شکلی اعتراض آمیز پایین انداخته یکی از آنها است. اعلام علاقه سرمربی تیم مبنی بر بازنشستگی هم یکی دیگر از آنهاست. "تیلور" در این باره می گوید: «"الکس فرگوسن" استاد حفظ Momentum است. او تنها یک بار مرتکب اشتباه شد و آن هم زمانی بود که از قصد خود برای استعفا کردن خبر داد. در آن زمان بود که بازیکنان مورد نظر فرگوسن خریداری نمی شدند و منچستر یونایتد چندین سال از رقابت برای قهرمانی خارج بود.» یکی دیگر از راه هایی که بی تردید منجر به از دست رفتن Momentum می شود این است که به بازیکنان کلیدی تیم خود استراحت بدهید؛ همانطوری که "آریگو ساچی" در جریان رقابت های یورو 1996 دست به این کار زد. "ساچی" پس از پیروزی 2 بر یک برابر روسیه در دیدار نخست که با همکاری خوب "جیانفرانکو زولا" و "پیر لوئیجی کازیراگی" در خط حمله همراه شد برای دیدار برابر جمهوری چک که به شکست 2 بر یک لاجوردی پوشان منجر شد به مهاجمان خود استراحت داد. سپس آنها با تساوی بدون گل برابر آلمان از دور رقابت ها کنار رفتند. "زولا" بازیکن خوش آتیه فوتبال ایتالیا در آن زمان طی گفت و گویی با مجلهFour Four Two در این باره گفت: «"ساچی" به هیچ وجه با این کار فرصت درخشش در رقابت ها را از من نگرفت.» این گفته زولا درباره رقابت های یورو 1996 بود، گرچه بسیاری نظر متفاوتی داشتند. چرا برخی در مورد تعادل میان استراحت و Momentum دست به خطر می زنند؟ تیلور در این باره توضیح می دهد: «با استراحت دادن به بازیکنان، شما احتمال آسیب دیدن آنها را پایین می آورید. اگر بازیکنی دچار آسیب دیدگی ساده شود این مساله می تواند باعث دوری او از یک بازی شود، اما اگر یک بازیکن دچار آسیب دیدگی شدیدی شود ممکن است تمامی دیدارهای یک تورنمنت را از دست بدهد. در صورتی که شما بهترین ترکیب خود را به میدان بفرستید در مورد احتمال آسیب دیدن بازیکنان خود خطر می کنید، اما من بر این باورم که باید در تمامی دیدارها برای پیروز شدن تلاش کرد چرا که پیروزی با خود اعتماد بنفس به ارمغان می آورد.» در فوتبال باشگاهی مربیان در راستای حفظ Momentum امکان استراحت دادن بیش از حد به بازیکنان خود را ندارند، البته در تیم های بالای جدول که برای قهرمانی در چهار جبهه تلاش می کنند، شرکت در چندین رقابت مختلف مانع از حضور هر بازیکن در تمامی دیدارها می شود؛ اما در سطح ملی استفاده از سیستم چرخشی می تواند عواقب وخیمی در زمینه Momentum تیمی داشته باشد. فصل گذشته آرسنال تا پیش از شکست تحقیر آمیز برابر تاتنهام در جام اتحادیه باشگاه های انگلیس در مسیر کسب چهاردهمین عنوان قهرمانی خود در لیگ برتر قرار داشت و درست پیش از آسیب دیدگی وحشتناک "ادواردو" در بیرمنگام، آنها برابر منچستر یونایتد به بازیکنان کلیدی خود استراحت داده بودند. چند روز پس از شکست برابر یونایتدها آرسنال از کورس رقابت برای قهرمانی در لیگ برتر و همچنین لیگ قهرمانان اروپا کنار رفت و روزنامه Times در این باره نوشت: «شاید نقطه زوال آرسنال شکست 4 بر صفر برابر منچستر یونایتد در دور پنجم جام اتحادیه در اولدترافورد بود. تحلیل ناگهانی Momentum آرسنال، بزرگی این تیم را به کانون توجه تبدیل کرد.» "رابین فان پرسی" بعدها در این باره اعتراف کرد: «ما در یک برهه به عنوان مثال برابر بیرمنگام Momentum خود را تا حدودی از دست دادیم. در آن زمان طی ماه های فوریه و مارس بود که ما نیروی خود را از دست رفته دیدیم. مدت زمان کوتاهی بود، اما مرز بین پیروزی و شکست را به یک تار مو رساند.» این حاشیه های بسیار کوچک و مبالغ هنگفت هزینه شده در فوتبال دو نیروی اصلی و عامل رشد روانشناسی در این رشته طی یک دهه اخیر بوده اند. گذشت دوران مربیان تمسخرآمیز فوتبال انگلیس که تنها از اعتقاد به عنوان راهی برای التیام بخشیدن به بازیکنان خود استفاده می کردند. این روزها اکثر تیم های حاضر در لیگ برتر همانند بلکبرن که در ماه فوریه اقدام به استخدام یک روانشناس کرد، برای کمک به بحث روانی بازیکنان دست به این کار زده اند. تیلور دراین باره می گوید: «روانشناسی همواره قسمتی از فوتبال بوده است، اما طی 15 سال اخیر بیش از پیش به قسمت قابل قبولی از این رشته ورزشی تبدیل شده است. اعضای کادر فنی در قسمت های مختلف برای حل مسائل گوناگون در باشگاه های فوتبال حضور دارند. چه کسی می داند؟ شاید روزی بیاید که شاهد روی کار آمدن یک مربی از نوع تکان دهنده باشیم.» [ سه شنبه 88/3/19 ] [ 12:26 عصر ] [ امیر ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |